نماز موجب ياد خداست:
ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتنداري و كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است.
«نمازگزار» همواره به ياد خدا ميباشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايي كه از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما ميگذارد، مطلع و باخبر است و كمترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگي انسان و هوسهاي وي اعتدال ميبخشد، چنان كه غفلت از ياد خدا و بيخبري از پاداشها و كيفرهاي او، موجب تيرگي عقل و خرد و كم فروغي آن ميشود. انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نميانديشد و براي ارضاي تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزي را نميشناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مياندازد و تيرگي غفلت را از روح و روانش پاك ميسازد. به راستي، انسان كه پايه حكومت غرايز در كانون وجود او مستحكم است، بهترين راه براي كنترل غرايز و خواستهاي مرزنشناس او همان يادخدا، ياد كيفرهاي خطاكاران و حسابهاي دقيق و اشتباهناپذير آن ميباشد. از اين نظر قرآن يكي از اسرار نماز را ياد خدا معرفي ميكند: «اقم الصلوة لذكري؛ نماز را براي ياد من بپادار!»
دوري از گناه: نمازگزار ناچار است كه براي صحت و قبولي نماز خود از بسياري از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلاً، يكي از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلي است كه درآن به كار ميرود، مانند آب وضو و غسل، جامهاي كه با آن نماز ميگذارد و مكان نمازگزار، اين موضوع سبب ميشود كه گرد حرام نرود و در كار و كسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بي پروا باشد.
گويا آيه زير به همين نكته اشاره ميكند و ميفرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشأ و المنكر؛ كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز ميدارد.» بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد كه شرط قبولي نماز در پيشگاه خداوند اين است كه نمازگزار زكات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نكند؛ از تكبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الكلي اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا روآورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقي ناگزير است تمام اين امور را رعايت كند. روي همين جهات، پيامبر گرامي ما (صلياللهعليهوآله) ميفرمايد: نماز چون نهرآب صافي است كه انسان خود را در آن شستوشو دهد، هرگز بدن او آلوده و كثيف نميشود. همچنين كسي كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در اين چشمه صاف معنوي شست و شو دهد، هرگز آلودگي گناه بر دل و جان او نمينشيند.
نظافت و بهداشت: از آنجا كه نمازگزار در برخي از مواقع همه بدن را بايد به عنوان «غسل» بشويد و معمولاً در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع كثافت و آلودگي پاك سازد؛ ناچار يك فرد تميز و نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت كه يك امر حياتي است كمك ميكند.
انضباط و وقت شناسي: نمازهاي اسلامي هر كدام براي خود وقت مخصوص و معيني دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاي خود را در آن اوقات بخواند، لذا اين عبادت اسلامي به انضباط و وقتشناسي كمك مؤثري ميكند. بالاخص كه نمازگزار بايد براي اداي فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعاً يك چنين فردي گذشته از اين كه از هواي پاك و نسيم صبحگاهان استفاده مينمايد، به موقع فعاليتهاي مثبت زندگي را آغاز ميكند. آثار فردي و تربيتي نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست؛ ولي اين نمونه ميتواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامي باشد.